دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
مقدمه :
در فصل حاضر فهرستی از ابعاد گوناگون کاربرد دانش روانشناسی در کار و
در حیطه زمانی برای دانشجویان رشته های مختلف و به ویژه برای مدیران
آینده و کنونی سازمانها معرفی شده است . دلیل اینکه مدیران را مخاطب
قرار داده ایم آن است که به نظر می رسد جوانه هر گونه تغییر و تحول
سازمانی باید در تفکر منطقی , باور داشتها و در عقل سلیم مدیران ,
خاصه مدیران سطوح بالای سازمانهای دولتی و بخش خصوصی کشورمان
بارور شود . اگر بالاترین سطوح مدیریت یک سازمان با دانش روانشناسی و
کاربردهای وسیع آن در همه ابعاد حیات سازمانی آشنا نباشد , سرپرست
واحد کوچکتر سازمان نیزنمی تواند در تحلیل مشاغل و در آزمایش و انتخاب
, آموزش , ارزشیابی و استفاده از نظامهای تشویق و تنبیه , افزایش سطح
روحیه و کارآمدی کارکنان تحت نظارت خود , از روشهای علمی شناخته
شده استفاده کند .
قلمرو روانشناسی در کار :
روانشناسی که آن را به عنوان مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی
موجود زنده تعریف می کنیم . از دو جنبه علمی و عملی یا حرفه ای مورد
توجه قرار می گیرد . وقتی درباره تحقیقات روانشناسی و استفاده از
روشهای علمی برای شناخت رفتار آدمی صحبت می کنیم در این صورت با
علم روانشناسی سروکار داریم و هنگامی که درباره کاربرد یافته های
روانشناسی در ابعاد گوناگون حیات انسانی سخن می گوییم حرفه
روانشناسی را مورد توجه قرار داده ایم . یک نفر روانشناس حرفه ای نیز
مانند یک فیزیکدان یا زیست شناس با کاربرد یافته های علمی رشته
تخصصی خود به منظور حل مشکلات عملی مردم سروکار دارد . در قلمرو
کاربرد روانشناسی در کار رفتار آدمی در رابطه با کار مورد مطالعه قرار
می گیرد و هدف اصلی روانشناس مطالعه و کاربرد آن دسته از اصول و
یافته های روانشناسی است که در رابطه بین انسان و کار او اثر می گذارد
. به اعتقاد بعضی از صاحب نظران , حیطه روانشناسی صنعتی از قلمرو
روانشناسی در کار , محدودتر است . در مورد روانشناسی صنعتی رفتار
آدمی در همه مراحل تولید , توزیع و مصرف کالاها و خدمات مورد مطالعه
قرار می گیرد , بطور کلی می توان گفت که :
در روانشناسی صنعتی با بررسی رفتار آدمی و کاربرد حقایق روانشناسی
در حل مسایل انسانی در سازمانها سروکار داریم . برای روانشناسی
صنعتی یافته های روانشناسی به صورت نظریه ها و روابط علّی بین محرک
و پاسخ مطرح است .
نکته مهم دیگر آنکه روانشناس از این یافته ها برای شناخت رفتار آدمی در
رابطه با کار و مسایل انسانی ناشی از کار استفاده می کند , بنابراین
می توان قلمرو روانشناسی کار را به عنوان مطالعه رفتار آدمی در آن جنبه
از حیات بدانیم که :
1- با کار پیوندی تنگاتنگ دارد و رفتار آدمی را در رابطه با آن تحت مطالعه و
بررسی قرار می دهد .
2- برای به حداقل رساندن مشکلات انسانی در کار از قوانین و یافته های
روانشناسی استفاده می کند .
در روانشناسی صنعتی کوشش اصلی آن روانشناس آن است که :
1- هر سازمان تولیدی یا خدماتی به تولید آن دسته از کالاها و خدمات
بپردازد که اولاً نیازهای معقول آدمی را تامین کند و ثانیاً در این راه رفاه
جسمی و ارزشهای شخصی و انسانی مردم نیز مورد توجه قرار گیرد .
2- کارآیی و خاصه اثر بخشی فعالیت کارکنان سازمانها در تولید و توزیع
کالاها و خدمات افزایش یابد .
3- شرایطی فراهم شود تا کارکنان سازمانها با اعتقاد و علاقه به فعالیت
بپردازند .
4- ارزشهای شخصی و انسانی کارکنان سازمانها همچنان محفوظ باقی
بماند و موجباتی فراهم گردد که ایمنی کارکنان در زمینه های سلامت
جسمی و روانی تامین شود .
5- بهداشت روانی کارکنان سازمانها با تمام ابعاد آن تامین می شود و رشد
و بالندگی شخصیت آنان همراه با افزایش کارآیی و اثر بخشی فعالیتشان
مورد نظر قرار گیرد .
6- مسایل انسانی در محیط کار حل شود و اگر بخواهیم واقع بینانه تر بیان
کنیم مسایل و مشکلات انسانی در محیط کار به حداقل برسد .