دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 31 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش خشم و کنترل خشم
خشم و کنترل خشم
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
خشم و عصبانیت احساسی است که میزان آن را تحریک خفیف و احساس رنجش تا خشمی شدید و جنون آور در نوسان است. خشم احساسی است که همه آن را به خوبی می شناسند و در کل واکنشی طبیعی به ناکامی و بدرفتاری محسوب می شود و همه ما ناگزیریم در طول زندگی با موقعیت هایی روبرو شویم که ما را خشمگین می کنند ویژگی خشم این است که در عین حالی که جزیی از زندگی است می تواند ما را از رسیدن به هدف هایمان بازدارد.
بیشترین واکنش افراد به ابراز خشم خود عبارت است از احساس تحریک پذیری، عصبانیت، ناراحتی و غمگینی، افسردگی، احساس شرمندگی و گناه، احساس آرامش، رضایت و خشنودی، خشم مضراتی مانند: استرس، ناراحتی های بدنی، احساس درماندگی، تنهایی و انزوا دارد. "مدیریت خشم"و "کنترل خشم" یکی از مباحثی است که مدتهاست در حوزه روانشناسی مطرح شده است و کارشناسان تلاش می کنند در این حوزه به کسانی کهنیازمند کمک هستند، اطلاعات کافی درباره هیجان خشم ، مهار آن ؛ خطراتی که سلامتی روحی و روانی آنها را تهدید می کند ارایه دهند.کنترل و مدیریت خشم نه از روی بر انگیزاننده ها بلکه روی واکنش به ان ها متمرکز است تا فردی که دایما به علت بر انگیزاننده های درونی و بیرونی تحریک می شود بتواند عصبانیت خود را مهار و کنترل کند. مدیریت خشم در واقع به فرد کمک می کند تا یاد بگیرد چه طور خون سرد باشد و احساس منفی قبل از شروع خشم را مهار کند و تحت کنترل بگیرد (شکوهی یکتا و همکاران، 1393)
هیجان ها از بزرگ ترین نعمت های الهی اند که در انسان به ودیعت نهاده شده، زندگی بدون آن ها، بی روح، تیره و ماشینی می نماید. و سلامت روانی و عقلانی انسان ها تا حد زیادی به سلامت هیجانی وابسته است. وضعیت هیجانی می تواند قضاوت های فرد در مورد رفتارهای خود و دیگران و نیز نحوه برخوردهای اجتماعی وی را تحت تأثیر قرار دهد. جلوه های هیجانی نقش های متفاوتی ایفا می کنند; از جمله اینکه به عنوان وسیله ای برای برقراری ارتباط با دیگران به کار می روند و فرد می تواند از طریق آن ها اطلاعاتی را در مورد احساسات، نیازها و امیال خود به دیگران منتقل نماید. از سوی دیگر نیز ما یاد می گیریم چگونه پیام های هیجانی دیگران را بخوانیم، بازشناسی کنیم و طبق آن ها رفتاری مناسب انجام دهیم. شواهد بسیاری نشان می دهند افرادی که در زمینه احساسات و عواطف خود قوی و چیره دست هستند، یعنی احساسات خود را به خوبی کنترل می کنند و احساسات دیگران را درک کرده اند و با آن ها به خوبی کنار می آیند، در هر زمینه زندگی، خواه روابط خصوصی و خانوادگی و خواه در مراودت های سیاسی و اجتماعی از مزیّت خوبی برخوردارند بنابراین، ایجاد و بازشناسی هیجان ها شیوه های مهمی برای تنظیم مبادلات اجتماعی و تعادل جسمانی و روانی ما هستند (دی گیوسپ، 2011).
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 143 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
مبانی نظری وپیشینه پژوهش سبک زندگی اسلامی(فصل دوم پایان نامه)
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
اسلام
مبانی فکری اسلام
-جهانشناسی
انسانشناسی
الف-اصالت فرد و جامعه
ب) حق و تکلیف
ارزش¬شناسی
الف- آزادی
ب- تساهل و مدارا
ج- اخلاق تعریف اخلاق در اسلام
معرفتشناسی
مبانی فکری اسلام
2-2-3-1- جهان شناسی
از آنجایی که مبنای هستی شناختی در هر مکتب اساس و پایۀ مبانی انسان شناختی، ارزش شناختی و معرفتشناختی است، ابتدا از جهانبینی مکتب اسلام شروع میکنیم.
سید قطب (ترجمۀ خامنهای، 1366، ص۵) در مورد جهانبینی به طور کلی، میگوید:
انعکاس جهان، در احساس و بینش ما، جهانبینی ما را میسازد. جهانبینی بشر از دوران طفولیت – که سرآغاز آشنایی او با جهان و محیط اطراف او است- آغاز میشود و هر روز چیزی با آرایش بر آن افزوده، یا با پیرایش از آن کاسته میشود و در هیچ حالتا آخر عمر و نفس واپسین انسان، از او جدا نمیماند و الهامبخش رفتارهای فردی و اجتماعی و افکار و اندیشهها و ایدهها و آرزوهای او میشود.
به اعتقاد قطب (همان)، تحصیل جهانبینی دو راه دارد: یکی راه از پایین به بالا و از محسوس به معقول که روش فلسفه و علم است و هر کدام در قلمروی خاص خود به شناخت جهان میپردازند و روش دوم، ادیان آسمانی است که معرفی و ارائۀ یکبارۀ جهان است، از خدا گرفته تا محسوسات جهان آفرینش؛ از بالا و از پایین و از دور و از نزدیک و از کلی و جزئی. در واقع همین راه تحصیل جهانبینی است که مسیر مکتبی چون اسلام را از سایر مکاتب جدا میکند. در جهانبینی اسلامی هر دو راه مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع راه اول یعنی راه فلسفه و علم، راهی است بشر ساخته و بنابراین مسیری است ناقص، چرا که عقل و تجربۀ بشر به تنهایی یارای شناختی به این عظمت را ندارد؛ اما راه اسلام مسیری است که وحی پیش روی انسان میگشاید که راهی است فراتر از عقل و تجربه و البته کاملتر از آن که به معرفی هستی از مجرایی خطاناپذیر میپردازد و به گونهای با انسان سخن میگوید که در حد فهم عقل او باشد و همواره انسان را به تعقّل و تفکر رهنمون و دعوت میکند. اسلام مکتبی است که دارای جهانبینی الهی است و اعتقاد دارد که جهانی به غیر از جهانی که در او زندگی میکنیم وجود دارد که جاویدان است در صورتی که جهان حاضر جهانی فانی و از بین رونده است از نظر وی، جهانبینی اسلام کاملاً توحیدی است به این معنی که در جهان وحدتی وجود دارد که منتهی به وجودی برتر به نام «خدا»میشود. وی جهانبینی توحیدی را مفتاح شناخت جهان میداند و آن را مهمترین پایۀ جهانبینی اسلامی میشمارد. از طرفی او به وجود اعتقاد به معاد در جهانبینی اسلامی نیز اشاره مینماید، اعتقادی که نشاندهندۀ حرکت و تکامل است وم رگ و حیات و رستاخیز را به فهم بشر نزدیک میکند (ص۵).
همچنین علامه طباطبایی (۱۳۸۹، ص31) در مورد جهانبینی اسلامی اعتقاد دارد، در اسلام سراسر جهان هستی، آفریدۀ خدایی است یگانه که هر جزء از اجزای جهان را به سوی سعادت و کمال مخصوص آن جزء راهنمایی میکند و انسان را نیز که زندگی جاوید دارد به سوی سعادت و کامیابی ویژۀ وی با پیروی از روش و پیمودن راهی که خود نشان میدهد، هدایت مینماید.